مباني نظري و پيشينه پژوهش (فصل دو)روشهای درمان نارساخوانی
مقدمه
ناتوانی های یادگیری یکی از پیچیده ترین ناتوانی هایی است که در حیطه کودکان استثنایی مطرح می باشد و این پیچیدگی در تعریف ، طبقه بندی ، ارزیابی و آموزش افراد با ناتوانی های یادگیری نیز انعکاس یافته است . بخشی از این پیچیدگی به ماهیت این ناتوانی و حیطه های گوناگونی چون پزشکی ، عصب شناسی ، روانشناسی و علوم تربیتی مربوط است و بخش دیگر مربوط به ویژگی های افراد دارای ناتوانی های یادگیری است . در این فصل ابتدا به تعریف و طبقه بندی نارساخوانی به عنوان یکی از مهمترین و شایع ترین انواع ناتوانی های یادگیری در بین کودکان همراه با ذکر ویژگی ها و شیوع آن پرداخته می شود . همچنین مطالبی در خصوص سبک اسناد ، و برنامه ایمن سازی روانی ارائه می گردد و در پایان به پژوهش های خارجی و داخلی انجام شده در این حیطه اشاره می شود .
نارساخواني
در میان ناتوانی های یادگیری ، نارساخوانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا یکی از اساسی ترین مهارت ها در مدرسه ، تشخیص کلمات است و مهارت خواندن نه تنها در امر خواندن بلکه در یادگیری سایر علوم نیز مداخله می کند . ضعف در خواندن در مهارت های دیگر خواندن مانند ادراک نیز تاثیر می گذارد و لذا نقص در خواندن چالشی بزرگ در مدارس است . اصطلاح نارساخوانی « ديسلكسيا » از تركيب دو كلمه يوناني « dys » و « lexicos » تشكيل شده است . « dys » به معناي مشكل ، دردناك يا نابهنجار است و « lexicos » به معناي « كلمه » ميباشد . بنابراين ، اصطلاح ديسلكسيا به طور دقيق ، وجود مشكلات در مورد كلمهها را نشان ميدهد ( آدامز ، 2008 ). بر مبنای تعریف انجمن نارساخواني انگلستان « نارساخواني تركيبي از تواناييها و مشكلاتی است كه فرآيند يادگيري را در يك يا چند زمينه از جمله خواندن ، نوشتن و هجي كردن تحت تأثير قرار ميدهد . اين اختلال ممكن است با مشكلاتي در زمينههاي سرعت پردازش ، حافظه كوتاهمدت ، توالي ادراك ديداري - شنيداري ، زبان گفتاري و مهارتهاي حركتي همراه باشد ( ريد ، 2003 ). اختلال خواندن برمبناي چهارمین نسخه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSM - IV - TR چنين تعريف شده است : حالتي كه در آن پيشرفت خواندن پايينتر از حدی باشد که می توان بر حسب سن ، آموزش و هوش كودك از او انتظار داشت . اين اختلال به ميزان زيادي مانع موفقيت تحصيلي يا فعاليت هاي روزانه مستلزم خواندن ميشود و در صورت وجود يك اختلال عصبي يا حسي ، ميزان ناتواني خواندن بيش از آن حدي است كه معمولاً با اختلالات ديگر ديده ميشود . قانون بهبود آموزش افراد ناتوان (( IDEA بیان می کند که کودکان نارساخوان ممکن است در 1 - مهارت خواندن ، 2 - روان خواندن و 3 - درک خواندن دارای مشکلاتی باشند که همه با نام نارساخوانی طبقه بندی می شوند . بنابراين ، تعاريف فوق از نارساخواني براساس ديدگاههاي عصبشناختي ، شناختي ، زبانشناختي و